رسته‌ها
تصنیف های عارف قزوینی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 107 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 107 رای
ارشد تهماسبی (متولد 28 دی 1336 در شهر الیگودرز)

دوران کودکی و تحصیل را در سنندج، همدان و تهران گذراند. وی از اساتید نوازنده تار میباشد و با استاد علیزاده در کاستهای شورانگیز، راز و نیاز، صبحگاهی، همنوایی و دلشدگان و در انتشار کتاب چهل قطعه برای تار و سه تار همکاری کرده است.
عارف در حدود سال ۱۳۰۰ هجری قمری در قزوین متولد شد. پدرش "ملاهادی وکیل" بود. عارف صرف و نحو عربی و فارسی را در قزوین فرا گرفت. خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب می‌نوشت. موسیقی را نزد حاج صادق خرازی فرا گرفت. مدتی به اصرار پدر در پای منبر میرزا حسین واعظ، یکی از وعاظ قزوین، به نوحه خوانی پرداخت و عمامه می‌بست ولی پس از مرگ پدر عمامه را برداشت و ترک روضه خوانی کرد.
عارف در ۱۷ سالگی به دختری به نام "خانم بالا" عشق و علاقه پیدا کرد و با او در پنهان ازدواج کرد. (تصنیف دیدم صنمی ... را در وصف ایشان سرود) فشارهای خانواده دختر پس از اینکه مطلع گردیدند زیاد شد و عارف به ناچار به رشت رفت و پس از بازگشت با وجود عشق بسیار آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر ازدواج نکرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
118
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid319
hamid319
1390/01/31

کتاب‌های مرتبط

دیوان شانی تکلو
دیوان شانی تکلو
4.3 امتیاز
از 4 رای
دیوان مجلس آرای سلطانی
دیوان مجلس آرای سلطانی
4.6 امتیاز
از 14 رای
مثنوی شیخ صنعان
مثنوی شیخ صنعان
4.7 امتیاز
از 27 رای
آخرین پاییز
آخرین پاییز
3.9 امتیاز
از 7 رای
دیوان نجیب جرفادقانی
دیوان نجیب جرفادقانی
4.5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تصنیف های عارف قزوینی

تعداد دیدگاه‌ها:
14
درود بر عارف قزوینی ، انقلابی دلسوز و راسخ، روحش شاد و یادش گرامی
عارف مرد برزگ معاصر هستند و بخاطر اشعار حماسی و ملی
عالی
من عاشق عارف هستم - چون در معاصر اضعار حماسی و ملی سرودن
روحش شاد یادش گرامی. از کفم رها شد قرار دل نیست دست من اختیار دل
در روز یکشنبه یکم بهمن ۱۳۱۲ خورشیدی در حالی که عارف ۵۴ سال داشت، مرگ زودرس به سراغش آمد. پیشخدمت وی، جیران که در واپسین لحظات حیات عارف قزوینی در کنار او بود، حکایت کرده که عارف در آخرین دم از او خواست که وی را نزدیک پنجره ببرد تا آفتاب و آسمان میهن را ببیند و او پس از دیدن آفتاب چنین خواند:
ستایش مر آن ایزد تابناک ............................................. که پاک آمدم پاک رفتم به خاک
سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد...
عارف قزوینی مبارز انقلابی بود که برای دفاع از وطن و آرمانش از تمام هنر و توانائی اش بهره گرفت و این تصنیفات را خود می سرود و خود در مجالس همگانی برای مردم می خواند تا بدین وسیله مردم را از خواب غفلت بیدار کند.
مشروطه واقعه ای بود که روح مرده وطنخواهی ملتی را زنده کرد ؛ روحی که برای پرداختن به آن صدها سال غفلت شده بود اما مشروطه مجالی برای بازسازی حس وطنخواهی ملتی مظلوم بود که امثال عارف ،سید اشرفالدین گیلانی ،استاد بهار،فرخی یزدی و ... آن را جاودانه کردند.
واقعا که این تصانیف و اشعار زیباست.
از خون جوانان وطن لاله دمیده
وز ماتم سرو قدشان سرو خمیده8-)
تصنیف های عارف قزوینی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک